سخنگویان تظاهرات اعتراضی علیه آفریقایی تبارها که در مناطق فقیرنشین جنوب تلآویو- جایی که بیشتر پناهندگان و کارگران مهاجر به اسرائیل در آن زندگی میکنند- برگزار شد، دو نماینده سرشناس مجلس اسرائیل (کنست) بودند؛ مایکل بن آری از حزب راست افراطی اتحادیه ملی که از اوباش حاضر در این تظاهرات میخواست خود قانون را در این مناطق فقیرنشین اعمال کنند و نیز میری رگف از حزب لیکود که سودانیتبارها را سرطان(1) توصیف کرد. درخور اشاره است بسیاری از اسرائیلیهای ناآگاه، آفریقاییها را با لقب عمومی سودانی خطاب میکنند.
فاشیسم همیشه موج نارضایتی عمومی را با هدف قرار دادن اقلیتهای بیپناه منحرف میکند. در عین حال، همبستگی بین دو عضو سرشناس کنست در این زمینه جالب توجه است. درحالیکه رگف، عضو ائتلاف حاکم محسوب میشود، بن آری رسما در زمره مخالفان دولت قرار دارد. ائتلاف فاشیستی اسرائیل در عمل گسترهای وسیعتر از نمایندگان مجلس این کشور دارد و حتی احزاب راست افراطی را نیز در برمیگیرد. نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل بارها از این موضوع بهره برده است. درحالیکه طبق قانون و سنت سیاسی، انتصاب یک عضو جبهه مخالف دولت به یک مقام دولتی تنها با احراز شرایط مختلف امکانپذیر است، نتانیاهو با نادیده گرفتن مخالفان لیبرال دولت، بهراحتی فردی را از احزاب راست افراطی به مقامات دولتی میگمارد.
بن آری زمانی عضو جنبش ارتدوکس و فاشیست- نژادگرای کاش بود که فعالیت آن در اسرائیل ممنوع اعلام شده است و در ایالات متحده نیز سازمانی تروریست محسوب میشود. در آن سو، میری رگف طی جنگ دوم لبنان (سال2006) سخنگوی ارتش اسرائیل بود. وی که در زمینه دروغگویی و تحریک عمومی علیه دشمن خارجی تجربه و تبحر بسیار دارد، اینک استعدادهای خود را معطوف به دشمن داخلی کرده است. تنها چند سال پیش، سرهنگ افی ایتام، از راستهای افراطی، شهروندان اسرائیلی عربتبار را سرطان توصیف کرده بود و اینک خانم رگف، همین لفظ را علیه پناهندگان بهکار میگیرد. جالب آنکه نئونازیهای آلمان نیز همین القاب را در مورد یهودیان بهکار میبرند.
الگوی فلسطینیان
پناهندگان به اسرائیل با نهایت دقت در میان فلسطینیان و اعراب اسرائیلی اسکان داده شدهاند. سرطان تنها یکی از القابی است که از سوی سیاسیون علیه آنها بهکار برده میشود. در مورد پناهندگان آفریقایی از لقب محترمانهتر تهدید جمعیتی نیز استفاده میشود. نتانیاهو هشدار داده است که این 60هزار نفر پناهنده (تنها 0/8درصد جمعیت اسرائیل) ممکن است تبدیل به 600هزار نفر شوند و موجودیت اسرائیل را بهعنوان کشوری یهودی و دمکراتیک نابود کنند. جالب آنکه با وجود چنین اظهارات وقیحانهای، نتانیاهو خشونت پس از شورش نژادی اخیر را [علیه پناهندگان] محکوم کرده است.
حتی دولت آمریکا استفاده گسترده مقامات اسرائیلی را از لقب نفوذی برای پناهندگان و نیز اظهارات مقاماتی که افزایش شمار پناهجویان را با بالا رفتن آمار جرم، بیماری و تروریسم مرتبط میدانند، مورد سرزنش قرار داده است. الی ایشایی، وزیر کشور اسرائیل سردمدار این موج گسترده عوامفریبی است. به گفته وی، عبارت عبری mistanenim (به معنی نفوذی) نخستینبار برای اشاره به آوارگان فلسطینی که تلاش میکردند به خانههای و مزارع خود در داخل سرزمینهای اشغال شده توسط اسرائیل که در پی جنگ سال1948 از آن جا گریخته بودند بازگردند، بهکار برده شد. اگرچه آنها عمدتا غیرمسلح بودند اما حدود پنجهزار نفرشان طی سالهای دهه1950 توسط نظامیان اسرائیلی کشته شدند. همین روال پس از جنگ سال1967 نیز دوباره مشاهده شد.
شلومو ساند، مورخ اسرائیلی به تازگی درباره مشاهدات خود بهعنوان یک سرباز جوان درباره فجایع پس از جنگ1967 سخن به میان آورده است. وی شاهد این بوده که یک نفوذی سالمند فلسطینی که آن قدر بدشانس بوده که در روشنایی روز به اسارت اسرائیلیها درآید (درحالیکه به گفته وی، اگر کمی خوششانستر بود در تاریکی شب توسط نظامیان اسرائیل کشته میشد)، چگونه مورد شکنجه و آزار قرار میگیرد: او را به صندلی بسته بودند و دوستان خوبم بهشدت وی را مورد ضرب و شتم قرار میدادند، گاهی سیگارشان را روی بازوهایش خاموش میکردند... اندکی بعد، یک وسیله نقلیه جنازه پیرمرد را از محل خارج کرد. دوستانم میگفتند میخواهند برای اینکه از شر جنازه راحت شوند، آن را داخل رود اردن بیندازند. در مقایسه با این خشونت سازمانیافته علیه نفوذیها در دهههای گذشته، رفتار هفته پیش معترضان در جنوب تلآویو- که بهخاطر حضور هزاران مهاجر عمدتا بیکار در مناطق فقیرنشین مجاورشان، زندگی خود را دشوار میبینند- با نفوذیهای امروزی بسیار محترمانه بهنظر میرسد.
در واقع، حتی راهحل توصیه شده برای مشکل پناهندگان بسیار شبیه رویهای است که در مورد فلسطینیان بهکار گرفته شد. چندی پیش رئیس پلیس تلآویو در اقدامی به لحاظ مدنی شجاعانه (که در اسرائیل رفتار بسیار نادری است)، پیشنهاد داد به پناهندگان اجازه کار داده شود. تصور کنید آفریقاییهایی بهخاطر عبور از مرز مصر دستگیر شده و هفتهها و حتی ماهها در توقیف بودهاند و در آخر دولت آنها را بهصورت فلهای در ایستگاه مرکزی تلآویو رها کرده است. به آنها تا وقتی درخواست کارشان مورد بررسی دولت قرار نگیرد، اجازه کار داده نمیشود. در مورد بررسی درخواست کار این پناهندگان نیز گزارش اخیر یک گروه آمریکایی طرفدار حقوق بشر نکات جالبی برملا میکند، اینکه از بین 4603درخواست کار پناهندگان جدید، 3692مورد رد شده و تنها یک مورد بهطور قطعی مورد پذیرش قرار گرفته است.
منطق نگهداشتن هزاران فردی که نمیتوانند به کشورهای ویران شده خود در آفریقا بازگردند، آن هم بدون حق کار و درحالیکه از شدت گرسنگی به دزدی و سرقت روی میآورند، چیست؟ سخنگویان دولت در اینباره موضع خود را خیلی شفاف بیان میکنند: اگر به آنها اجازه دهیم کار کنند، تعداد بیشتری پناهنده به اینجا خواهند آمد. باز هم شاهدیم همان راهحل سنتی که در برخورد با فلسطینیان در ساحل غربی و نوار غزه بهکار گرفته شد، در مورد پناهندگان یا همان نفوذیهای کنونی اسرائیل بهکار گرفته میشود: با آنها خوب برخورد نکنید، آنها را از سر خود باز کنید، آنها را از داشتن مکانی برای اقامت، فرصتهای کاری و حقوق بشر محروم نگهدارید؛ در مقابل آنها بهتدریج ناپدید و محو خواهند شد. و حتی اگر رو به خشونت آورند، بهتر است آنها را بهعنوان تروریست جلوه میدهید و میگذارید ارتش ادامه کار را در دست بگیرد. در نهایت هیچ گرهی نیست که بهدست ارتش اسرائیل باز نشود!
تنها آفریقاییها نیستند
مانند نحوه برخورد خشونتبار با فلسطینیان، تحریک عمومی و ابراز خشونت علیه پناهندگان آفریقایی نشانه دیگری از محیط فاشیستی جامعه اسرائیل است. البته این برخورد تنها منحصر به آفریقاییها نمیشود. رگف، نماینده کنست حتی چپهایی را که برای رفع برخورد خشونتبار با پناهندگان به دادگاهها متوسل میشوند، هدف حملات خود قرار میدهد: شرم بر آنها. آنها مانع از اخراج [پناهندگان] میشوند. وی انگشت اتهام را به سوی چپها و حتی دادگستری اسرائیل که مورد نفرت شدید دولت قرار دارند، نشانه میگیرد. اوباش حاضر در سخنرانی رگف پیام او را بهخوبی گرفتند. بلافاصله پس از این تجمع، ایلان لیور، گزارشگر هاآرتض مورد حمله قرار گرفت. تظاهراتکنندگان مدعی بودند وی چپگرایی است که در پست ایست بازرسی ارتش به سوی نظامیان سنگ پرتاب میکند (کنایه از همراهی او با نوجوانان فلسطینی). تکذیبهای او هیچ فایدهای نداشت. در نهایت وی به لطف پلیس که او را داخل خودرویی انداختند و از صحنه خارج کردند، نجات یافت، درحالیکه پلیس به وی هشدار داد ممکن است کشته شود. تظاهراتکنندگان پیش از آنکه پلیس وارد عمل شود، وی را روی زمین میکشاندند، نه به این خاطر که او از پناهندگان دفاع میکند بلکه از اینرو که لیور از مخالفان سرشناس تنها دمکراسی خاورمیانه است.
ران کوهن 28مه 2012
ترجمه: حمیدرضا خطیبی
(1) رگف بهخاطر آنکه سودانیها را سرطان توصیف کرده، عذرخواهی کرد. جالب آنکه مخاطبان عذرخواهی او بیماران مبتلا به سرطان و بازماندگان هولوکاست بودند، نه سودانیها.